شباب عمر عجب با شتاب می گذرد بدین شتاب خدایا شباب می گذرد شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی شتاب کن که جهان با شتاب می گذرد به چشم خود گذر عمر خویش می بینم نشسته ام لب جوئی و آب می گذرد به روی ماه نیاری حدیث زلف سیاه که ابر از جلو آفتاب می گذرد خراب گردش آن چشم جاودان مستم که دور جام جهان خراب می گذرد به آب و تاب جوانی چگونه غره شدی که خود جوانی و این آب و تاب می گذرد به زیر سنگ لحد استخوان پیکر ما چو گندمی است که از آسیاب می گذرد کمان چرخ فلک شهریار در کف شعری از استاد شهریار
معنی آهنگ سوم Kalbimin Tek Sahibine
گذرد ,شتاب ,آب ,شباب ,چشم ,جوانی ,می گذرد ,گذرد به ,و تاب ,شتاب می ,آب و
درباره این سایت